قاسم سلیمانی؛ از «مدافع میهن» تا «دشمن مردم»

قاسم سلیمانی؛ از «مدافع میهن» تا «دشمن مردم»

اخبار ایران و جهان چندرسانه ای حقوق بشر در ایران

در طول اعتراضات سه ماه گذشته، در کنار پوسترهای علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، تصویر و تمثال قاسم سلیمانی هم به عنوان نمادی از تمامیت حکومت آتش زده می‌شود و هدف قرار می‌گیرد. چگونه فرماندهی که در تبلیغات حکومتی به عنوان «مدافع میهن» و «سردار ایرانی» معرفی می‌شد، در سومین سالگردش حالا «دشمن مردم» به حساب می‌آید؟

قاسم سلیمانی، سردار سپاهی که نشان ذوالفقار را که بالاترین نشان نظامی ایران محسوب می‌شود از رهبر جمهوری اسلامی دریافت کرده بود و با اعتماد‌به‌نفسی بی‌سابقه در بین نیروهای نظامی ایران در نامه‌ای به ژنرال پترایس فرمانده وقت (۲۰۰۷-۲۰۱۱) کل ارتش آمریکا در خاورمیانه، شرق آفریقا و آسیای مرکزی، خود را به عنوان کنترل‌کننده سیاست‌های ایران در عراق و سوریه و لبنان وافغانستان معرفی می‌کرد، سه سال پیش در حمله یک پهپاد آمریکایی در خاک عراق هدف قرار گرفت تا جمهوری اسلامی با جدی‌ترین چالش بین‌المللی خود پس از جنگ ایران و عراق و پرونده هسته‌ای‌اش روبه‌رو شود.

سردار سپاهی که نیرو‌های بین‌المللی و یا همان شاخه‌ برون‌مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «سپاه قدس» را فرماندهی می‌کرد در ایران، با مالک اشتر حاکم منصوب مصر در زمان حکومت امام اول شیعیان مقایسه می‌شد و در رسانه‌های بین‌المللی به عنوان «ژنرال در سایه و یا مغز متفکر نظامی ایران».

سلسله حوادثی که از زمان کشته شدن او در عراق تا شلیکِ -به ادعای سپاه سهوی- نیروی هوایی سپاه پاسداران به پرواز ۷۵۲ اوکراینی رخ داد، از جمله حمله راکتی به پایگاه عین‌الاسد محل استقرار نیروهای آمریکا در عراق، تا حدودی به قطب‌بندی سیاسی و اجتماعی در ایران منجر شد. از یک سو قاسم سلیمانی در قامت یک سردار سپاه قدرتمند به تصویر کشیده شد که در سرکوب بسیاری از حرکت‌های اجتماعی دو دهه اخیر تاثیری زیاد داشته و از طرف دیگر او به عنوان یک نظامی وطن‌پرست و در مواردی ضداستعمار تقدیس می‌شد که ورای گروه‌بندی‌های سیاسی جمهوری اسلامی به منافع ملی و نفوذ استراتژیک ایران کمک و از پیشروی نیروهای به‌اصطلاح تکفیری جلوگیری می‌کند.

قاسم سلیمانی

منبع تصویر،GETTY IMAGES

«قاسم‌چک»؛ جایگاه سلیمانی در ایران

شاید همین دوگانه بود که توجه کاربران شبکه‌های اجتماعی را در اعتراضات اخیر به هشتگ #قاسم‌چک به عنوان «ابزار تشخیص وابستگی افراد و عقاید و مواضع آن‌ها به نظام جمهوری اسلامی» جلب کرد.

نام او در فایل صوتی گفتگوی فرمانده وقت سپاه پاسداران، عزیز جعفری، با معاون مالی سپاه، که پرده از فساد مالی گسترده در این مجموعه برمی‌داشت، هم به میان آمد.

دستور علی خامنه‌ای برای تخصیص ۹۰ درصد از عواید مالی موسسات اقتصادی سپاه به نیروی قدس پررنگ‌ شدن نام سردار سلیمانی و نیروی قدس را در پی داشت. حتی جواد ظریف هم از سلطه و سیطره قاسم سلیمانی بر سیاست و روابط خارجی ایران سخن گفته و او را به نحوی دخیل در حضور نظامی روسیه در سوریه می‌داند.

از طرف دیگر انتشار فایل‌های صوتی و اخبار دیگر در مورد فساد اقتصادی سپاه قدس و خانواده سلیمانی و همچنین چیرگی او بر سیاست خارجی ایران که منجر به تحمیل تحریم‌های متعدد بین‌المللی بر اقتصاد ایران شد چهره قاسم سلیمانی را هر چه بیشتر در مرکز توجه معترضان و منتقدان قرار داد.

با این حال کشته شدن دستکم ۶۰ نفر در ازدحام مراسم تشییع جنازه او در کرمان، همچنان فرصتی برای هواداران حکومت بود تا بر چهره «ملی- میهنی» او تاکید کنند.

سلیمانی

منبع تصویر،GETTY IMAGES

توضیح تصویر،تشییع جنازه قاسم سلیمانی در شهر کرمان دستکم ۶۰ کشته بر جا گذاشت

اما هدف گرفته شدن مستقیم نام و یادمان‌های سلیمانی بالاتر از ابراهیم رئیسی در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» نشان داد که «سردار دل‌ها» (لقبی که قاسم سلیمانی را در دستگاه‌های تبلیغاتی جمهوری اسلامی به آن می‌خوانند) حداقل در دل معترضان جایی ندارد.

در اعتراضات اخیر در ایران بارها و بارها بنرهای قاسم سلیمانی آتش زده‌ شد. این در حالی است که به نظر می‌رسید تلاش زیادی در جریان بود تا این فرمانده واحد برون مرزی سپاه پاسداران به عنوان «مدافع میهن» و نماد «غرور ملی» و «بازگرداندن اقتدار منطقه‌ای» ایران معرفی شود؛ چهره‌ای فرای درگیری‌های سیاسی.

حالا در آستانه سومین سالگرد قاسم سلیمانی، هر روز بر تعداد ویدیوهای آتش زدن پوسترهای او افزوده می‌شود.

در تصاویر منتشر شده از آتش زدن بنرهای قاسم سلیمانی بخش‌هایی از وصیت‌نامه او هم دیده می‌شود؛ جمله‌هایی همچون «مردم پر افتخار و سربلند ایران جان من هزاران بار فدای شما»، «قبر من ساده باشد مثل دوستان شهیدم».

آتش زدن مجسمه سلیمانی در شهرکرد

منبع تصویر،UGC

توضیح تصویر،در سومین سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی تصاویر بیشتری از آتش زدن تصاویر و تمثال‌های او در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود

«قاسم کجایی»

شاید همین تغییر روایات بود که نام و تصویر قاسم سلیمانی را در کنار علی خامنه‌ای قرار داد. در طول اعتراضات سه ماه گذشته، مجسمه‌ها و تصاویر و بنرهایی قاسم سلیمانی که در شهرهای مختلف ساخته و به نمایش گذاشته بود به عنوان نمادی از تمامیت جمهوری اسلامی به شکلی بی‌سابقه تخریب و به آتش کشیده شدند.

از مجسمه تمام قد در شهرکرد تا بنرهایی بر پل عابر پیاده، آتش معترضان بر تمثال و تصویر او یکی از نشانه‌های نبردی داخلی با جمهوری اسلامی است.

حدود یک سال پیش بود که «شاپور»، رَپر ایرانی، مدت کوتاهی پس از آغاز به کار دولت ابراهیم رئیسی و انتصاب محسنی اژه‌ای به ریاست قوه قضائیه قطعه رَپی را منتشر کرد که در آن وضعیتی انقلابی از زبان رهبر جمهوری اسلامی ترسیم می‌شد.

ترجیع‌بند «قاسم کجایی» شاکله اصلی این آهنگ رپ است که البته با همین نام هم منتشر شد.

آیت‌الله علی خامنه‌ای

منبع تصویر،FARSI.KHAMENEI.IR

توضیح تصویر،رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با اعضای خانواده سلیمانی در سومین سالگرد کشته‌شدن او

در این آهنگ علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی از «خنسی و غریبی» بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی می‌گوید.

قاسم سلیمانی در این قطعه رپ آن بازوی عملی و حمایت‌کننده‌ «رهبری» در همه ابعاد داخلی و خارجی سرکوب است که در نبودش به نظر علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی خود را «بی‌پناه» می‌بیند.

به نظر می‌رسد در سه ماه اخیر کشته‌شدن قاسم سلیمانی معنایی مضاعف گرفته باشد: در شرایطی که رهبر حکومت ایران برای مقابله با اعتراضات، بیش از پیش نیاز به انسجام و همچنین حمایت فرماندهان نظامی خود دارد، او بزرگترین غایب «میدان» است.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها