یکی از ویژگیهای منحصربهفرد اعتراضهای ایران در یک سال اخیر، مشارکت قابل توجه دانشآموزان – به ویژه دختران – بود؛ مشارکتی که از مدارس شیراز، تهران، کرج، رشت، بوکان و سنندج آغاز شد و دامنه آن به ایرانشهر، سقز و مریوان، سردشت، یاسوج، قم و دیگر شهرها کشیده شد.
تصاویر متعددی از محصلین مقاطع راهنمایی و دبیرستان که مقنعههایشان را در دست داشتند و با سردادن شعار «زن، زندگی، آزادی» آن را بالای سر می گرداندند، در اخبار اعتراضات در آغاز سال تحصیلی گذشته منتشر شدند. همچنین عکسهایی بدون حجاب اجباری در مدارس، رو به تخته و پشت به دوربین، با موهای آزاد و رها که دستهای یکدیگر را در دست گرفته بودند، در شبکههای اجتماعی منتشر شد.
برخی از مدیران و مسئولین اجازه گردهمایی و اعتراض را به دانش آموزان نمی دادند و حتی مدیر مدرسهای در شیراز، مراتب را به ماموران امنیتی گزارش کرده و آنها نیز با گاز اشکآور دانشآموزان را از اعتراضات بازداشتند. برخی نیز با کنترل دوربینهای مداربسته مدرسه، عدهای از دانشآموزان فعال را شناسایی و اخراج کردند.
و البته همزمان با حضور دانشآموزان در اعتراضها، خبرهای کشتهشدن کودکان نیز به موجی از خشم در سطح ملی و نگرانی در سطح بینالمللی دامن زد.
کاترین راسل، مدیرعامل صندوق کودکان سازمان ملل، یونیسف در مهرماه ۱۴۰۱ از گزارشهای مستمر درباره کشته و مجروح و بازداشت شدن کودکان و نوجوانان در ناآرامیهای عمومی در ایران به شدت ابراز نگرانی کرد. سازمان جهانی یونیسف نیز باردیگر خواستار حمایت از همه کودکان در برابر خشونت و آسیب از جمله درگیری رویدادهای سیاسی شد.
بر اساس گزارشهای سازمان حقوق بشر ایران (در نروژ) دستکم ۶۸ کودک در جریان اعتراضها کشته شدند.
فراخوان اعتصاب تشکلهای صنفی فرهنگیان
با اعلام فراخوان اعتصاب از سوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان در روز ۱۲ مهر، اعتراضات دانشاموزی به اوج رسید.
این شورا با انتشار یک بیانیه از معلمان و دانشآموزان خواسته بود تا به مناسبت روز جهانی معلم و در همبستگی با «معترضانِ جانبهلبآمده» در کلاسهای درس حضور نیابند و اعتراض خود نسبت به «بیعدالتیهای حاکمیت» را نشان دهند.
همزمان با چنین فراخوانهایی، فضای مدارس به تدریج امنیتی شد و از مدیران و معلمان خواسته شد تا با نیروهای امنیتی همکاری و دانشآموزان معترض را معرفی کنند. دانشآموزانی دستگیر شدند و وزیر آموزش و پرورش، یوسف نوری در مورد بازداشتها چنین اعلام کرد که اگر دانشاموزی بازداشت شود، برای اصلاح و تربیت است.
نهادهای حقوق بشر ایران در سوم آبانماه تعداد کودکان بازداشت شده در اعتراضات را دستکم ۳۰۰ تن برآورد کردند.
مسومیتهای زنجیرهای
از آذرماه سال گذشته اخباری درباره مسموم شدن دختران دانشآموز منتشر شد؛ مسمومیتهایی که به شکل زنجیرهای در دهها مدرسه ایران در ۲۵ استان کشور گزارش شد.
این مسمومیتها از دبیرستان دخترانهای در شهر قم در ۹ آذر ۱۴۰۱ آغاز شد و دانشآموزان را به عوارضی شبیه مسمومیت مانند تنگینفس، تهوع و بیهوشی دچار کرد و یک کشته برجای گذاشت.
در مدارس شهرهای دیگری از جمله بروجرد، اردبیل، ساری، تهران، کرج، خوزستان، کرمانشاه، مشهد و نیشابور نیز موارد مشابهی گزارش شد. به نقل از کمیته حقیقتیاب مجلس شورای اسلامی، تا نیمه اسفند در بیش از ۲۳۰ مدرسه مسمومیتهای زنجیرهای روی داد که حکومت هرگز پاسخی درباره منشاء و عاملان آن ارائه نداد و پرسش از اینکه مسئولیت حفظ جان و امنیت کودکان و نوجوانان دانشآموز بر عهده چه کسی یا چه نهادی است، بیجواب ماند.
در آن روزها بسیاری فرزندان خود را به مدرسه نفرستادند و بسیاری دیگر از حضور دانشآموزان به منزله دفاع از حق تحصیل و یا ادامه مبارزه یاد کردند. آلودگی هوا و سرمای فصل زمستان نیز بهانهای بود تا دولت در مقاطعی مدارس را تعطیل کند.
مسمومیتهای زنجیرهای اما تا خرداد ۱۴۰۲ و پایان سال تحصیلی ادامه داشت.
در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید
در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید، زمزمههایی مبنی بر مجازی کردن کلاسها به ویژه در مقطع دبیرستان شنیده میشود تا معلمان و دانش آموزان در محیطهای آموزشی دور هم جمع نشوند و احتمال اعتراضات خنثی شود.
همچنین گفته می شود امکان ممانعت از ثبتنام و ورود دانشآموزان معترض سال گذشته وجود داشته باشد.
برخی از والدین نیز از برگزاری جلسات توجیهی مدیران برای دانشآموزان خبر میدهند که بر بخشنامههای جدید و لایحه «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» تاکید دارند.
برخی نیز از احتمال تکرار مسمومیتهای سریالی ابراز نگرانی میکنند.