سالگرد اعتراض‌های ایران؛ فریاد خاموش معترضان بر روی دیوارهای شهر

سالگرد اعتراض‌های ایران؛ فریاد خاموش معترضان بر روی دیوارهای شهر

چندرسانه ای نقض حقوق بشر
دیوار نویسی

منبع تصویر،MINORITYRIGHTS.ORG

توضیح تصویر،دیوار نویسی

دیوارنویسی در ایران سابقه‌ای طولانی دارد، اما در یک سال اخیر و در پی شدت گرفتن سرکوب معترضان، به یکی از ابزارهای کم‌خطرتر برای بیان اعتراض در کشور تبدیل شده است.

میزان تنوع و خلاقیت در نوشتن شعارها، همراه با چاپ عکس شابلونی کشته‌شدگان با اسپری رنگ، تاثیرگذاری آنها را چند برابر کرده است. به بیان دیگر در این مدت دیوارها یار اضافی معترضان بودند؛ دهان‌هایی خاموش اما با صدایی بلند برای بیان اعتراض.

در این یادداشت نگاهی شده است به ۱۰ دیوارنویسی شاخص در جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی».

۱-مهسا امینی! نامت رمز می‌شود

دیوارنویسی

منبع تصویر،KORDPA

توضیح تصویر،این جمله به زبان کردی بر روی مزار مهسا امینی نوشته شده است و با انتشار اولین تصاویر از سنگ قبر کوچک او فراگیر شد

جمله اصلی این گرافیتی، همان جمله‌ای است که بر روی مزار مهسا امینی به کردی نوشته شده است؛ جمله‌ای که وقتی نخستین تصاویر از مزار مهسا در روز ۲۶ شهریور منتشر شد، به زبان کردی بر روی سنگ قبری کوچک با دست نوشته شده بود.

این جمله کوتاه اما به شدت تاثیرگذار جزو اولین دیوارنویسی‌های جنبش «زن، زندگی، آزادی» شد.

بعد از مراسم خاکسپاری مهسا امینی، این جمله در سرتاسر ایران روی دیوارها به چشم می‌خورد، چه به فارسی و چه به کردی.

۲- زن، زندگی، آزادی

دیوارنویسی

منبع تصویر،UGC

توضیح تصویر،«زن، زندگی، آزادی» شعاری بود که در مراسم خاکسپاری مهسا امینی در سقز مطرح شد

«زن، زندگی، آزادی» شعاری بود که در مراسم خاکسپاری مهسا امینی در سقز مطرح شد و خیلی زود، به سراسر اعتراض‌های ایران کشیده شد. این شعاری است که توسط عبدالله اوجالان، رهبر زندانی حزب کارگران کردستان یا پ کا کا ارائه شده و در نظریه‌های سیاسی او به عنوان شعار رهایی‌بخش و مبنای مبارزه برای دموکراسی تبیین شده است.

این سه کلمه به فارسی و کردی، تاکنون هزاران بار بر دیوارها و دیگر مراکز عمومی در تمامی شهرهای ایران نوشته شده است.

۳- به کی زنگ بزنیم، وقتی قاتل خودش پلیسه؟

دیوارنویسی

منبع تصویر،UGC

توضیح تصویر،نیروهای امنیتی با باتوم، شوکر برقی و تیراندازی با گلوله‌های ساچمه‌ای یا حتی جنگی و شلیک به چشم، سر و ناحیه شکم به معترضان حمله کردند

بعد از آغاز سرکوب شدید و خشونت‌آمیز معترضان از همان روزهای اول اعتراضات، و حمله‌ نیروهای امنیتی با باتوم، شوکر برقی و تیراندازی با گلوله‌های ساچمه‌ای یا حتی جنگی و شلیک به چشم، سر و ناحیه شکم، صدها ویدئو منتشر شد از کشته شدگان و همینطور زخمی‌هایی که توی خیابان بر روی زمین افتاده و یا آنهایی که به علت از ترس بازداشت در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی، در خانه‌ها بستری شده بودند.

یکی از دیوارنویسی‌هایی که در اوج تجمعات خیابانی و سرکوب نیروهای امنیتی روی دیوارها، مثل سیلی بر صورت رهگذران نواخته می‌شد، این بود: « به کی زنگ بزنیم، وقتی قاتل خودش پلیسه؟»

از دیگر دیوارنویسی‌هایی که مستقیم نیروهای امنیتی سرکوبگر را هدف قرار می‌داد، این جمله نیز بر روی دیوارهای شهر بود: «فرزندت می‌دونه پدرش قاتله؟»

۴- برای حسرت یک زندگی معمولی

دیوارنویسی

منبع تصویر،UGC

توضیح تصویر،دیوار نویسی

ترانه اعتراضی شروین حاجی‌پور به نام «برای»، ۱۰ روز بعد از خاکسپاری مهسا امینی منتشر شد؛ ترانه‌ای که متن آن برگرفته از توییت‌های مردمی بود که در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی در صفحات شصی توییتر خود نوشته بودند.

این ترانه که در استودیوی شخصی و خانگی شروین حاجی‌پور، جوان ۲۵ ساله بابلی ضبط و در صفحه اینستاگرامش منتشر شد، در کمتر ۲۴ ساعت، حدود چهل میلیون بار دیده شد و هزاران بار در همه پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته شد.

مدتی بعد، نیروهای امنیتی شروین حاجی‌پور را بازداشت کردند و ترانه از صفحه‌اش حذف شد. اما در همان مدت کوتاه، ترانه «برای» تبدیل به ترانه اصلی جنبش «زن، زندگی، آزادی» شد. در بیشتر تجمعات داخل و خارج از ایران، ترانه «برای» توسط معترضین ایرانی خوانده شد و برخی از خوانندگان ایرانی و بین‌المللی این ترانه را بازخوانی کردند.

همچنین متن ترانه تبدیل به صدها دیوارنویس شد. جملاتی مثل «برای حسرت یک زندگی معمولی»، «برای توی کوچه رقصیدن»، «برای تکرار تصویر این لحظه»، «برای خواهرم، خواهرت، خواهرامون». این ترانه که خود از توییت‌های مردم معترض الهام گرفته بود، شد الهام‌بخش دیوارنگاری‌های همان مردم معترض در کوچه‌ها و خیابان‌ها.

شروین حاجی‌پور تنها با این یک ترانه، شهرت جهانی پیدا کرد و توانست جایزه «بهترین ترانه برای تغییر اجتماعی» را در شصت و پنجمین مراسم جایزه گرمی کسب کند.

۵- چه شجاعتی در این سرزمین پنهان بود

دیوارنویسی

منبع تصویر،UGC

توضیح تصویر،دیوار نویسی

از آغاز تجمعات اعتراضی در اواخر شهریورماه ۱۴۰۱، به رغم کشتار و سرکوب خونبار معترضان، همچنان اعتراض‌ها ادامه پیدا می‌کرد و واژه‌ای که بیش از همه در وصف معترضان شنیده می‌شد «شجاعت» بود. به ویژه برای زن‌هایی که به رغم احتمال برخوردهای شدید از سوی ماموران، حجاب از سر برمی‌داشتند یا حتی روسری‌هایشان را به آتش می‌کشیدند.

یکی از دیوارنویسی‌های شاخص به همین موضوع اشاره داشت: «چه شجاعتی در این سرزمین پنهان بود»؛ جمله‌ای خوش‌آهنگ که هرازگاهی در نقطه‌ای متفاوت از شهرهای کشور دیده می‌شد.

۶- این مدرسه آغشته به خونه، سیدعلی سرنگونه

دیوارنویسی

منبع تصویر،UGC

توضیح تصویر،در سومین ماه از آغاز اعتراضات به کشته شدن مهسا امینی، در ده‌ها دبیرستان دخترانه در شهر مذهبی قم، دختران دچار مسمومیت شدند

در سومین ماه از آغاز اعتراضات به کشته شدن مهسا امینی، در ده‌ها دبیرستان دخترانه در شهر مذهبی قم، دختران دچار مسمومیت شدند. مسمومیت‌های دانش آموزان در مدارس دخترانه خیلی زود به شهرهای دیگر ایران رسید و تبدیل به زنجیره‌ای از مسمومیت دانش‌آموزان شد.

مسمومیت‌های زنجیره‌ای مدارس دخترانه تا اردیبهشت ۱۴۰۲ هم ادامه داشت و در پی آن در بیش از ۲۰ استان ایران و در بیش از ۲۰۰ مدرسه دخترانه، بیش از پنج هزار دانش‌آموز دچار مسمومیت تنفسی و برخی مشکلات دیگر شدند و بر اثر این مسمومیت‌ها دست کم یک دختر دانش‌آموز در قم درگذشت.

در جریان این مسمومیت‌های زنجیره‌ای روی برخی از دیوارهای این مدارس، این دیوارنویسی به چشم می‌خورد: «این مدرسه آغشته به خونه، سیدعلی سرنگونه». این دیوارنویسی در واقع با الهام از یکی از شعارهای فراگیر اعتراض‌ها نوشته شده بود که در آن معترضان فریاد می‌زدند: «امسال سال خونه، سید علی سرنگونه.»

و دیگر دیوارنویسی‌ای که با چنین مضمونی روی دیوارها نقش بست، این بود: «دخترم یا بلند شو و یا نفر بعدی تویی»

۷- خون با هیچی پاک نمی‌شه

دیوارنویسی

منبع تصویر،UGC

توضیح تصویر،دیوار نویسی

همزمان با اوج‌گرفتن دیوارنویسی‌ها، ماموران جمهوری اسلامی هم بر تلاش‌هایشان برای پاک‌کردن این شعارها افزودند تا بتوانند با سرعت بیشتری شعارهای ضدحکومتی را پاک کنند.

در عین حال در دیوارنویسی‌های یک سال اخیر، کلمه خون به کرات تکرار شده است؛ کلمه‌ای که یادآور کشته شدگان جنبش «زن، زندگی، آزادی» است.

یکی از شعارهایی که به کرات بر روی دیوارها و پل‌هایی دیده شد که شعارهای قبلی را پاک کرده بودند، این بود: «شاید این متن پاک شه اما خون با هیچی پاک نمی‌شه»

یا دیوارنویسی دیگری مثل این: «ای کشته! گمان مبر که خون می‌خسبد، نام تو نماد زندگی خواهد شد»

یا این یکی: «قسم به خون یاران، ایستاده‌ایم تا پایان»

یا خطاب به نیروهای امنیتی که بعد از پیروزی تیم ملی فوتبال ایران مقابل تیم ملی فوتبال ولز در چهارچوب بازی‌های جام جهانی قطر در سال ۲۰۲۲، در خیابان‌ها می‌رقصیدند، روی دیوارها نوشته شده بود: «روی خون کسانی که کشته‌ای، رقصیدی»

۸- «به مامان چیزی نگو»

محمدمهدی کرمی، از معترضان اعدام شده در جریان اعتراضات،  بعد از مطلع شدن از حکمش، تلفنی به پدر خود گفته بود: «بابا حکم‌ها رو دادن، حکم من اعدامه، به مامان چیزی نگو»

منبع تصویر،UGC

توضیح تصویر،محمدمهدی کرمی، از معترضان اعدام شده در جریان اعتراضات، بعد از مطلع شدن از حکمش، تلفنی به پدر خود گفته بود: «بابا حکم‌ها رو دادن، حکم من اعدامه، به مامان چیزی نگو»

در جریان اعتراضات گسترده به کشته شدن مهسا امینی، تا کنون در شهرهای مختلف ایران، هزاران نفر بازداشت و برای ده‌ها نفر احکام قضایی سنگین مانند اعدام صادر شده است که از میان آنها دست کم هفت نفر به اتهام محاربه اعدام شده‌اند. محسن شکاری، مجیدرضا رهنورد، محمدمهدی کرمی، سیدمحمد حسینی، صالح میرهاشمی، مجید کاظمی و سعید یعقوبی، این هفت نفر هستند. این درحالی است که حکم اعدام تعدادی دیگر از معترضین تایید شده و حکم برخی دیگر نقض شده است.

یکی از دیوارنویسی‌هایی که بعد از اعدام محمدمهدی کرمی روی دیوارها به چشم می‌خورد، این جمله بود: «به مامان چیزی نگو»

محمدمهدی کرمی، یکی از معترضین در مراسم چهلم حدیث نجفی در کرج بود که به اتهام کشتن یک بسیجی به محاربه محکوم شده و در ۱۷ دی ۱۴۰۱، همراه با سیدمحمد حسینی به دار آویخته شد. او بعد از مطلع شدن از حکمش، تلفنی به پدر خود گفته بود: «بابا حکم‌ها رو دادن، حکم من اعدامه، به مامان چیزی نگو»

این جمله بارها در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته شده و ماشاالله کرمی پدر محمدمهدی کرمی، همین جمله را بر روی دستش خالکوبی کرد. او مدتی است که در بازداشت بر سر برده و از وضعیت او خبری در دسترس نیست.

۹- «رقصی چنین میانه میدانم آرزوست»

دیوارنویسی

منبع تصویر،UGC

توضیح تصویر،جواد روحی یکی از معترضان به کشته شدن مهسا امینی، در شهریور ماه ۱۴۰۱، در شهر نوشهر، در حال رقص و به آتش انداختن روسری، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد

جواد روحی یکی از معترضان به کشته شدن مهسا امینی، در شهریور ماه ۱۴۰۱، در شهر نوشهر، در حال رقص و به آتش انداختن روسری، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. او در دادگاه اولیه به اتهام آتش زدن کیوسک پلیس، به سه بار اعدام محکوم شده بود اما حکم او در دادگاه انقلاب ساری نقض شد.

در دی و بهمن ماه ۱۴۰۱، دو گزارش از مورد شکنجه قرار گرفتن او برای گرفتن اعتراف اجباری توسط سپاه، منتشر شد، به طوریکه بر اساس گزارش «کمیته پیگیری وضعیت بازداشت‌شدگان و سازمان عفو بین‌الملل»، او دچار لکنت زبان، مشکلات گوارشی و ادراری شده اما مسئولین زندان از درمان او جلوگیری کرده بودند.

جواد روحی همچنین در طول یک سال بازداشت خود، مدتها در انفرادی و در دمای زیر صفر درجه نگه داشته شده بود. آقای روحی در بامداد نهم شهریور ۱۴۰۲، تنها دو هفته مانده با سالگرد کشته شدن مهسا امینی، دچار تشنج شده و بعد از انتقال به بیمارستان بهشتی نوشهر، درگذشت.

جمله «رقصی چنین میانه میدانم آروزست» به یاد جواد روحی بر دیوارها دیده شد. او نهم شهریور در روستای زادگاهش، کلیکان آمل به خاک سپرده شد.

۱۰- این سیل نیست …

در آستانه ۲۵ شهریور ۱۴۰۲، دیوارنویسی‌هایی جدید در شهرهای مختلف دیده شدند

منبع تصویر،UGC

توضیح تصویر،در آستانه ۲۵ شهریور ۱۴۰۲، دیوارنویسی‌هایی جدید در شهرهای مختلف دیده شدند؛ این یکی از آنهاست

در آستانه ۲۵ شهریور ۱۴۰۲، دیوارنویسی‌هایی جدید در شهرهای مختلف دیده شدند؛ دیوارنویسی‌هایی گاه با تصویری از مهسا و یا دیگر کشته شد‌گان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، که در کنار آنها، دو کلمه سالگرد مهسا هم دیده می‌شود.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها